چگونه بحران آب از پدیده‌ای طبیعی به چالش‌های اجتماعی و اقتصادی تبدیل می‌شود؟

بحران آب

بحران آب در کشور از مباحث بسیار جدی و مهمی است که امروزه تبعات اقتصادی و اجتماعی زیادی را به تصویرکشیده‌است.

 

از تعطیلی‌های مسلسل‌وار کشوری تا قطع برق و آب چندین ساعتی صنایع بزرگ و کوچک که به تبع خود افت تولید، تعدیل نیرو و افزایش بیکاری را به همراه آورده است.

 

به گفته کارشناسان اجتماعی عدم مدیریت این بحران می‌تواند دامنه فقر را گسترش داده، افزایش جرایم و در نهایت نارضایتی‌های عمومی را بوجودآورد.

 

به نظر آنها، یکی از بزگترین پیامدهای بحران آب، در بخش کشاورزی خواهدبود که با کاهش تولید محصولات غذایی، کمبود و گرانی مضاعف قیمت‌ها را دامن‌خواهدزد.

 

این در حالیست که خشک شدن دریاچه‌ها، تالاب‌ها، رودخانه‌ها و زوال منابع آب زیرزمینی، روند تخریب طبیعت را نیز صعودی کرده، که خود می‌تواند آسیب‌های زیست محیطی عمیق‌تری را به دنبال داشته‌باشد.

 

علی‌رغم جدی شدن این بحران، اتخاذ تصمیمات ناگهانی و مقطعی مسئولان همچنان در دستور کار قرارمی‌گیرد کما اینکه سخنگوی صنعت آب کشور اخیراً خبر از اجرایی شدن بسته مدیریت آب استان‌ها داد که طی آن آب ۳۱ استان کشور از طریق سهمیه‌بندی مدیریت خواهدشد.

 

از اولویت‌های اصلی این طرح کاهش مصرف آب کشاورزی و شرب در تهران است. ضمن این که تاکید دارد هیچ استانی مورد استثنا قرارنگیرد و برای همه استان‌ها به صورت دقیق سهم منابع آب سطحی و زیرزمینی مشخص شود. برای مثال در تهران کشاورزی ۴۵ درصد و برداشت آب شرب نیز ۳۰ درصد کاهش یابد.

 

از دیگر برنامه‌های این بسته مدیریتی، اعمال سیاست‌های وزارت نیروست به گونه‌ای که برای مدیریت بهینه مصرف، پاداش در نظر گرفته شده‌ و هر چه همکاری شهروندان در مصرف بهینه بیشتر باشد، زمینه تقویت سیاست‌های تشویقی نیز بیشتر خواهد‌شد.

 

علی‌رغم این تصمیم‌گیری‌های خلق‌الساعه، بحران آب بسیار عمیق‌تر و جدی‌تر از آنست که چنین بسته‌هایی قادر به رفع آن شود. با خشک شدن رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و حتی سفره‌های آب زیرزمینی، خشکسالی به پشت در خانه شهروندان رسیده‌است و نیاز به تدابیر محکم‌تری دارد تا بتوان این بحران را با کمترین آسیب ممکن، پست سرگذاشت.

 

در فلات ایران، کم‌آبی پدیده جدیدی نیست اما از دیرباز مدیریت منابع آن به گونه‌ای بوده که سفره‌های آب‌زیرزمینی و قنات‌ها پشتیبان حیات این منطقه بوده‌است در حالیکه برداشت‌های غیراصولی و هدررفت آب در صنابع و کشاورزی  بخصوص ساخت و سازهای پایان‌ناپذیر، مویرگ‌های این مایع حیات را هم خشکانده‌است تا امروز شاهد فاجعه‌ای زیست‌محیطی، انسانی، اجتماعی و اقتصادی باشیم.

 

این در حالیست که تخریب بیش از اندازه جنگل‌ها هم فرصت ذخیره‌سازی آب بر بستر زمین را از بین برده تا هر روز بیش از پیش شاهد خشک شدن یکایک دریاچه‌ها و رودخانه‌ها باشیم.

 

 بازار آب و اقتصاد آب؛ حلقه‌های مفقوده خشکسالی

 

به گزارش پایگاه خبری سرمایه و ثروت آنلاین، یکی از مدیران ارشد یک شرکت دانش‌بنیان دانشگاه صنعتی شریف معتقداست، تداوم خشکسالی، افزایش جمعیت، الگوهای نامناسب تولید و مصرف و نابرابری منطقه‌ای منابع و مصارف، ایران را وارد «دوره بحران آب» کرده که یکی از اصلی‌ترین گلوگاه‌هایش، نه کمبود فناوری، بلکه ضعف ساختاری اقتصاد آب، سرمایه‌گذاری ناکافی و مدیریت ناکارآمد است.

 

به نظر این کارشناس،حلقه‌های مفقوده خشکسالی ایران، «اقتصادآب» و حکمرانی موثر بر بازار و جذب سرمایه‌گذاری در این حوزه است. از نظر وی وابستگی اقتصاد و معیشت به منابع سنتی، آب کشور را دچار آسیب‌های جبران‌ناپذیر کرده‌است.

 

بنا به گزارش سازمان‌های بین‌المللی، بی‌آبی که اکنون یکی از جدی‌‌‌‌‌ترین چالش‌های‌ جهانی است، نه ‌تنها اکوسیستم‌‌‌‌‌ها و سلامت بشر را تهدید می‌کند، بلکه پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی نیز می‌تواند به دنبال داشته‌باشد.

 

بحران آب و پیامدهای اقتصادی

 

طبق اعلام سازمان خواربار و کشاورزی ملل‌متحد (FAO)، انتظار می‌رود در سال‌های آینده، تولید غلات و سایر محصولات کشاورزی به‌شدت تحت‌تاثیر این بحران قرار گیرد.

 

این کاهش تولید می‌تواند منجر به افزایش تورم و بروز بحران‌های غذایی در کشورهای با اقتصاد وابسته به کشاورزی شود ضمن این که کشورهای واردکننده این محصولات نیز دچار آسیب‌های جدی خواهندشد.

 

از اینرو پیش‌بینی می‌شود قیمت جهانی غذا به دلیل کمبود آب در مناطق وابسته به درآمدهای کشاورزی شیب صعودی تندی یابد که در نتیجه می‌تواند افزایش فقر و نارضایتی‌های عمومی را دامن زند.

 

از طرف دیگر بحران آب هزینه‌های بهداشتی را نیز به شدت افزایش می‌دهد. کمبود آب سالم و استفاده از آب‌های آلوده بیماری‌های همه‌گیر عفونی و غیرعفونی را شایع می‌کند، ضمن آنکه بالارفتن هزینه‌های درمان، تبعات فاجعه‌آمیزی همچون افزایش مرگ و میر را در کشورهای بخصوص در حال توسعه‌ گسترش می‌دهد.

 

بحران آب و کاهش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کلیدی جامعه

 

تنش آبی کاهش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کلیدی جامعه بحران‌زده را هم درپی خواهدداشت. هنگامی که سرمایه‌گذاران احساس ‌کنند منابع آبی محدود است، تمایل کمتری به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بزرگ خواهند داشت. از اینرو رشد اقتصادی متوقف و چرخه تولید و اشتغال نیز منفی می‌شود.

 

در این بین صنایع بزرگ وابسته به آب مانند کشاورزی و تولید مواد غذایی، به دلیل محدودیت منابع آبی، مجبور به کاهش تولید و تعدیل نیرو می‌شوند که این امر در نهایت به بیکاری و کاهش درآمدها منجر می‌گردد.

 

چنین شرایطی به تدریج نابرابری‌های اجتماعی و گاه سیاسی را افزایش داده، در نهایت بی‌‌‌‌‌ثباتی اجتماعی را رقم خواهدزد، بنابراین می‌توان گفت رابطه‌ای مستقیم بین کمبود آب و افزایش بحران‌های اجتماعی به‌ویژه در جوامع درحال‌توسعه وجوددارد.

 

 تبعات اجتماعی و سیاسی

 

بنا به شواهد و گزارش‌های موجود، در حال حاضر علاوه بر مصادئب ژئوپلیتیکی و اقتصادی، کمبود آب در خاورمیانه، چالشی است که می‌تواند تنش‌های اجتماعی و سیاسی منطقه‌ای و حتی بین‌المللی را گسترش دهد.

 

شاید همین الان هم خیلی دیر باشد ولی بدیهی است که برای مقابله با این پدیده و پیامدهای آن، نیاز به اقداماتی زیرساختی و استفاده از دانش و تکنولوژی‌های نوین در حوزه آب و بخصوص کشاورزی است.

 

باید در نظرداشت که خشکسالی نه‌تنها یک چالش زیست‌محیطی، بلکه یک تهدید جدی برای اقتصاد جهانی و حتی حیات بشریت است.

 

پیامدهای برون مرزی بحران آب

 

کارشناسان بر این باورند، بحران آب حتی بر اقتصاد کشورهای توسعه‌یافته نیز تاثیر خواهدگذاشت چرا که بخشی از بازارهای جهانی وابسته به محصولات کشاورزی جوامع در حال توسعه هستند و در صورتی که این جوامع به دلیل بحران آب نتوانند محصولات خود را صادر کنند، کمبود مواد غذایی در کشورهای توسعه‌‌‌‌‌یافته و افزایش قیمت‌های جهانی رقم خواهدخورد.

 

از سوی دیگر خشکسالی مهاجرت‌های ناخواسته و یکباره را نیز دامن می‌زند. این جابه‌جایی‌های گسترده‌‌‌‌‌ تنش‌های اجتماعی و فرهنگی زیادی برای جوامع مورد مهاجرت به دنبال خواهدداشت. مشکلات عدیده‌ای که سیاست‌‌گذاران و دولت‌‌مردان ممالک توسعه‌یافته را نیز دچار چالش‌های تصمیم‌گیری خواهدکرد.

 

بحران آب

 

از اینرو، کمبود آب را نه یک پدیده کشوری یا منطقه‌‌ای بلکه بحرانی جهانی باید دانست که حل آن هم نیاز به رویکردی جهانی دارد.

 

نتیجه‌:

 

بسیاری از کارشناسان براین باورند که مهم‌ترین اقدام در خصوص رفع یا کاهش تبعات بحران موجود، بهره گرفتن از «بازار آب» است.

 

آنها همچنین یادآورمی‌شوند که روند توسعه بی‌رویه شهرها و روستاها در نقاطی که توان افزایش منابع آبی وجودنداشته، توسعه صنایع کشور در نقاط کم آب یا بدون آب، تخریب جنگل‌ها ومراتع و تبدیل زمین‌های دیم به آبی و آهنگ تند تغییر اقلیم ایران در کنار بی توجهی مسئولان به گوشزدهای کارشناسان حوزه آب و محیط‌زیست از عوامل کلان خشکسالی کشور هستند.

 

از اینرو پیشنهادهایی مثل انتقال صنایع آب بر به جنوب کشور، بهینه‌سازی مصرف آب در کشاورزی و صنعت و حتی واردات برخی محصولات همچنین سدسازی بهینه‌ و طراحی سازه‌های هیدرولیکی، مدیریت بارش‌ها با توجه به پیش‌بینی‌های هواشناسی، طراحی کانال‌های زهکشی و مدیریت اراضی آبگیر را مطرح کرده، بر لزوم تصمیم گیری‌های  علمی، فوری و شفاف تأکید دارند.

سوسن پاکدل

 

انتهای پیام

5/5 - (1 رای)

مقالات مرتبط